تئاتر و سینما

ساخت وبلاگ
«قصه هایی از سرزمین پریان»نقد نمایش «من هانس کریستین اندرسون هستم»نویسنده و کارگردان: فریدون خسرویتهیه کننده و مشاور کارگردان: فرانک کیانیبازیگران: جهانگیر نکویی، احمد خوانساری، بیژن نمکی زاده، فرشته شاه بندری، بنیامین صفدری، آیلین بهرامی، فریا فاطمیه منفرد، غزل نصیری، مهران محمدی، فرهام رحمانی، فاطیما جعفریان، سما اشرفی، ملینا کیانی، نازنین آقابابازاده، ستایش رئیسیان، فرنام رضاخانیمکان اجرا: هنرسرای خورشیدهانس کریستین اندرسون؛ نویسندۀ نامدار دانمارکی در گفت و گویی درونی با پادشاه نمایشنامه نویسان؛ ویلیام شکسپیر بریتانیایی همراه با یکدیگر برخی از نوشته های خود را مرور می کنند و دربارۀ آنها و شخصیت هایشان با یکدیگر به رای زنی می پردازند. ماجراهایی از قلم هر دو نویسنده از قبیل جوجه اردک زشت، دخترک کبریت فروش، لباس جدید پادشاه، مکبث، اتللو، رومئو و ژولیت بررسی می شوند و همزمان بخش هایی از این آثار بر صحنه و در کنار دو نویسنده توسط سایر بازیگران جان می گیرند و آن دو از نو به تماشای کارهای خود می نشینند. تمامی آنچه گفته شد، داستان نمایش «من هانس کریستین اندرسون هستم» را تشکیل می دهد که مدت زمانی طولانی قریب به دو ساعت تماشاگر را به جهانی انتزاعی در کرانه های بی نهایت خیال می کشاند.نام نمایش می تواند برگرفته از این مفهوم فلسفی باشد که نویسنده در شخصیت هایی که می آفریند به حیات خود ادامه می دهد. نویسنده ای که اگرچه خود دهه ها یا قرن هاست که در گور خفته است، اما هر بار که کسی آثار او را می خواند، دوباره در وجود شخصیت هایش جان می گیرد و در قالب کالبد اثیری آنان و در ذهن خوانندگان، شنوندگان و تماشاگران حیاتی دوباره می آغازد. بنابراین تمامی شخصیت های این نمایش در معرفی خود می گویند: «من تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 23 تاريخ : شنبه 12 اسفند 1402 ساعت: 4:20

«بی پا و سران دشت خون آشامی»*نقد نمایش «اجاره نشین ها»نویسنده، طراح و کارگردان: معین الدین عشاقیبازیگران: معین الدین عشاقی، مهدی تقی پور، رزا ماندنی، آذر بهارلو، احسان شهبازی، نفیسه رازی، مهرداد شیرانی، مریم احمدی، نازنین مکارمیمکان و زمان اجرا: اصفهان، تالار هنر، سالن تماشا، اسفند ۱۴۰۲«اجاره نشین ها» فریادی است در گلو شکسته، بغضی است گشوده شده و دملی سر باز کرده که جراحت خود را در فضایی واقع گرایانه بر صحنه قی می کند و گاه برای فرو کاستن از تلخی زهرآگینش موقعیت هایی طنزآمیز را نیز رقم می زند. درد اجاره نشین ها فقدان سرپناه است. حقی مسلم برای تمامی ابنای بشر که متأسفانه سالهایی مدید است که به صورت مهم ترین معضل و کمبود در جامعۀ معاصر ما تبدیل شده، به نحوی که قشری عظیم از طبقات مختلف حتی اگر کل مدت عمرشان را کار کنند و تمامی درآمدشان را نیز پس انداز نمایند، حتی نمی توانند به مرزهای خرید یک خانه و سرپناه نزدیک شوند. آنچه می باید تئاتر به آن بپردازد از همین قبیل است؛ درد مردم و کمبودهایشان. تئاتری که راوی رنج مردم بوده است همواره مخاطب خود را پیدا کرده و در عین شرافت حتی در تاریک ترین دوره های خفقان تاریخ به حیات خود ادامه داده است. بسندگی در کار بازیگر آنجاست که به تمامی وابستگی به آرایه های صحنه (آکساسوار) نداشته باشد. بازیگر می باید خود به تنهایی برای تماشاگر کافی باشد، حتی اگر همچون نوزادی که از مادر متولد می شود برهنه و بی هیچ پیرایه ای در برابر آنان قرار گیرد. رویکرد، برخورد و نحوۀ مواجهه با این متن از لحاظ اجرایی در شیوۀ بازی اینچنین بوده است. بازی ها در بستری از رئالیسم ارائه می شوند؛ رئالیسم اجتماعی که یکی از روش های معمول نمایش برای انتقاد از کاستی های جامعه و آسیب شنا تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 21 تاريخ : شنبه 12 اسفند 1402 ساعت: 4:20

به دلیل کمبود متون درخشان دراماتیک در ایران با توجه به تعداد کثیر گروه ­های فعال تئاتر، چند سالی است که بر آن شده ­ام تا نمایشنامه­ های برجسته از درام ­نویسان بزرگ جهان که تا به حال به زبان فارسی ترجمه نشده­ اند را شناسایی و ترجمه کنم. در این راستا پس از ترجمه و چاپ نمایشنامۀ «یکشنبه­ ای دوست­ داشتنی برای کروکوئر» اثر تنسی ویلیامز، حال به ترجمه و انتشار نمایشنامۀ حاضر؛ «به سوی برادوی» نوشتۀ نیل سایمون رسیده ­ام. نیل سایمون (متولد ۱۹۲۷ درگذشتۀ ۲۰۱۸) در جهان نمایش و همچنین سینما نام بسیار آشنایی است و شاید بی نیاز از معرفی به طوری که برخی صاحب نظران او را موفق­ ترین نمایشنامه­ نویس از زمان شکسپیر تا به کنون می ­دانند. او یکی از سرشناس ­ترین نمایشنامه­ نویسان در تاریخ تئاتر برادوی آمریکا به شمار می­ رود و در تئاتر جهان نیز از جایگاهی استوار و انکار ناشدنی برخوردار است، چنان­که در سال ۱۹۹۱ برای نمایشنامۀ «گمشده در یانکرز» موفق به دریافت جایزۀ معتبر «پولیتزر» شد. او جایزۀ «مارک تواین» که یکی از معتبرترین جوایز در عرصۀ کمدی آمریکاست را نیز از آن خود کرده است. یکی از سالن ­های تئاتر برادوی به نام نیل سایمون نام­ گذاری شده است و او تنها شخص در قید حیاتی بود که به چنین افتخاری دست یافت. در تاریخ پر فراز و نشیب تئاتر برادوی هیچ نویسنده ­ای به اندازۀ او غلبه و قدرت نداشت و نمایشنامه­ های کمدی ­اش برای بیش از نیم قرن در سالن ­های برادوی روی صحنه می ­رفت. به او لقب «پادشاه کمدی» داده شده و در نیویورک پس از شکسپیر، نمایشنامه­ های او از همه بیشتر روی صحنه می­ رفتند.سایمون در مدت عمر نود و یک سالۀ خود در سینما نیز موفقیت­ های چشم­گیری به دست آورد که از جمله آنها می توان به شانزده بار نامزد ج تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت: 13:47

«قصه هایی از سرزمین پریان»نقد نمایش «من هانس کریستین اندرسون هستم»نویسنده و کارگردان: فریدون خسرویتهیه کننده و مشاور کارگردان: فرانک کیانیبازیگران: جهانگیر نکویی، احمد خوانساری، بیژن نمکی زاده، فرشته شاه بندری، بنیامین صفدری، آیلین بهرامی، فریا فاطمیه منفرد، غزل نصیری، مهران محمدی، فرهام رحمانی، فاطیما جعفریان، سما اشرفی، ملینا کیانی، نازنین آقابابازاده، ستایش رئیسیان، فرنام رضاخانیمکان اجرا: هنرسرای خورشیدهانس کریستین اندرسون؛ نویسندۀ نامدار دانمارکی در گفت و گویی درونی با پادشاه نمایشنامه نویسان؛ ویلیام شکسپیر بریتانیایی همراه با یکدیگر برخی از نوشته های خود را مرور می کنند و دربارۀ آنها و شخصیت هایشان با یکدیگر به رای زنی می پردازند. ماجراهایی از قلم هر دو نویسنده از قبیل جوجه اردک زشت، دخترک کبریت فروش، لباس جدید پادشاه، مکبث، اتللو، رومئو و ژولیت بررسی می شوند و همزمان بخش هایی از این آثار بر صحنه و در کنار دو نویسنده توسط سایر بازیگران جان می گیرند و آن دو از نو به تماشای کارهای خود می نشینند. تمامی آنچه گفته شد، داستان نمایش «من هانس کریستین اندرسون هستم» را تشکیل می دهد که مدت زمانی طولانی قریب به دو ساعت تماشاگر را به جهانی انتزاعی در کرانه های بی نهایت خیال می کشاند.نام نمایش می تواند برگرفته از این مفهوم فلسفی باشد که نویسنده در شخصیت هایی که می آفریند به حیات خود ادامه می دهد. نویسنده ای که اگرچه خود دهه ها یا قرن هاست که در گور خفته است، اما هر بار که کسی آثار او را می خواند، دوباره در وجود شخصیت هایش جان می گیرد و در قالب کالبد اثیری آنان و در ذهن خوانندگان، شنوندگان و تماشاگران حیاتی دوباره می آغازد. بنابراین تمامی شخصیت های این نمایش در معرفی خود می گویند: «من تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت: 13:47

«هملت ایرانی»نقد نمایش «هملتناک»نویسنده و کارگردان: رادنوش مقدمبازیگران: دریا نصری، مهدیه قائدی، نازنین زهرا خزایی، المیرا سمیع، افروز بهزادی، سارا افشاری، سحر نجف پور، کیمیا واثقی، زینب خلیلی، گلچهره ناصح پور، غزل نظام زاده، صبا ترابی مقدم، هستی صدرانی، لیلا اکبری، ریحانه احمدی، مرضیه طلوئیمکان اجرا: باغ غدیر، ساختمان مرکز آفرینش های ادبی قلمستان(به چاپ رسیده در روزنامۀ نسل فردا، شماره ۷۲۱۶، ۱۴۰۲/۸/۲۲)هملتناک رادنوش مقدم، اقتباسی است از «هملت»؛ مهم ترین نمایشنامۀ تاریخ ادبیات نمایشی جهان نوشتۀ ویلیام شکسپیر که از نوابغ تراز اول ادبیات دراماتیک در تمامی دوران هاست. مقدم در طراحی ارکان این نمایش بر اساس این جملۀ معروف برخی صاحبنظران عمل کرده که می گویند: «جهانی فکر کنید، بومی عمل کنید!» تمامی شخصیت های نمایشنامۀ شکسپیر در هملتناک نیز حضور دارند با دو تفاوت؛ اول اینکه بازیگران با لهجه های متفاوت ایران از قبیل شمالی، لری، اصفهانی، ترکی و غیره حرف می زنند. دوم اینکه نقش تمامی شخصیت ها را زنان ایفا می کنند و به ناچار تغییراتی هم در جزئیاتی از ماجرای نمایشنامۀ مبدأ صورت گرفته؛ مثلاً در آنجا پدر هملت توسط عمویش به قتل می رسید و اینجا بنا به ضرورت جنسیت بازیگران، مادر هملت به دست خاله اش کشته می شود. حتی لایرتیس؛ برادر منتقم افیلیا نیز که در آنجا پسری جنگجو و کینه توز بود در اینجا دختر است. البته این صحبت کردن کاراکترهای نمایش خارجی با لهجه های ایرانی را پیش از این در تئاتر پایتخت شاهد بوده ایم و علاوه بر آن در پایان نامه های اجرایی برخی از دانشجویان رشتۀ بازیگری در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد قبلاً این شیوه به کار گرفته شده، اما در اصفهان اجرای چنین شیوه ای تا جایی که من اطلاع دا تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1402 ساعت: 13:47

محوریتی که لازم است در یک متن برای دراماتیک شدن لحاظ شود در نمایشنامه ضعیف است. شصت و پنج دقیقه بحث و دعواهای معمول زن و شوهری که روی اعصاب تماشاگر رژه می رود، نمی تواند به متن دراماتیک ختم شود. تنها عنصر قابل توجه ایجاد درام در متن این کار، مسئلۀ استخدام یک بازیگر درجه سه تئاتر توسط زن برای حل مشکلات زندگی مشترک است که آن هم در خلوتی که بین بازیگر و زن در یکی از صحنه ها شاهدش هستیم منتفی می شود؛ چون اگر این استخدام به واقع صورت گرفته بود باید در آن صحنه شاهد دیالوگ هایی متفاوت و با اشاره به این موضوع می بودیم. از آنجا که شیوه ای کاملاً رئالیستی هم برای نگارش متن و هم عناصر اجرا از قبیل شیوۀ بازی ها، طراحی دکور، آکساسوارهای طبیعی و حتی وجود چند نوع خوراک حقیقی بر صحنه و استفاده از آنها اتخاذ شده است، ناگزیر منطقی که می باید در جهان نمایشنامه مورد استفاده قرار گیرد نیز لازم است که واقع گرایانه باشد. اما این اتفاق هم در این نمایش نمی افتد، چون معمول نیست که یک خانوادۀ ایرانی با فرهنگ رایج خود بدون هیچ شناختی به یک ناشناس اجازه بدهند که برای چند روز در منزل آنها بماند ولو مبتلا به سرطان باشد. آن هم خانه ای که دو نفر بیشتر در آن زندگی نمی کنند، زوج هستند و خانم خانه هم زنی جوان و نسبتاً جذاب است. بنابراین ضعف منطق روایی یکی دیگر از خلل های موجود در این نمایش است.نتیجۀ همۀ اینها هم خسته شدن تماشاگر است. شصت و پنج دقیقه برای تئاتر زمان خیلی زیادی نیست و نباید موجب خستگی مخاطب شود چیزی که به شخصه برای من و دستکم تماشاگران اطرافم که از نزدیک متوجه رفتار و گفتارشان مبنی بر انتظار برای پایان نمایش بود دیده می شد. اما از اینها گذشته از بازی خوب و بی ادا و اصول جلیل عالی پور نباید گذشت. تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 14:39

«آوازخوان بی صدا»نقد نمایش «سکوت آوازخوان»نویسنده: وجدی معوضمترجم و کارگردان: علیرضا کوشک جلالیبازیگران: ایمان فلاحتی، پرنیان طباطبایی، مرضیه مهرجویی، جلیل جلالیمکان اجرا: اصفهان، تالار هنر، سالن تماشا، خرداد ۱۴۰۲(به چاپ رسیده در روزنامۀ نسل فردا، خرداد ۱۴۰۲)یک سال پس از آنکه نمایشنامۀ «آتش سوزی ها» با ترجمۀ درخشان دکتر محمدرضا خاکی در سال ۱۳۹۵ در ایران به چاپ رسید و توسط نشر «روزبهان» زینت آرای محافل تئاتری ها شد، علیرضا کوشک جلالی نیز در سال ۱۳۹۶ ترجمۀ دیگری از این نمایشنامه را با عنوان «بانوی آوازخوان» عرضه کرد که توسط انتشارات «مهر نوروز» روانۀ بازار کتاب شد. متنی که همین نمایش حاضر که موضوع این نقد است، اجرایی از همان است اما این نمایش حالا به هر دلیلی که بر ما پوشیده است با عنوان «سکوت آوازخوان» بر صحنه رفته و کارگردان نام آن را تغییر داده است. البته بین این دو ترجمه تفاوت هایی است. ترجمۀ دکتر خاکی از بسیاری جهات بر ترجمۀ کوشک جلالی برتری دارد. ترجمه ای که کوشک جلالی انجام داده جزئیاتی از تمهیدات نویسنده برای شیوه های اجرایی را به درستی و دقت پوشش نمی دهد، علاوه بر این غلطهای چاپی همانند جا افتادن حروف و گاه علائم ویراستاری کم ندارد. کتاب حتی فاقد شیوۀ ویژۀ صفحه آرایی نمایشنامه و دیالوگ نویسی است و حتی بین نام شخصیت ها و دیالوگ هایشان هیچ فاصله گذاری مشخصی وجود ندارد. واضح است که ویراستار نشر «مهر نوروز» در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده است و پیرو آن خود مترجم نیز با رفع نکردن اشکالات متن نهایی پیش از چاپ، در این زمینه کوتاهی به خرج داده است. خلاصه اینکه ترجمۀ کوشک جلالی را اگر بلافاصله پس از ترجمۀ دکتر محمدرضا خاکی بخوانید متوجه ضعف ها و نارسایی های آن خواهید شد، کاری تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 1:08

تنسی ویلیامز در عرصۀ ادبیات نمایشی از جایگاه ویژه ای برخوردار است به گونه ای که حتی برخی از منتقدان برجستۀ جهان او را غول نمایشنامه نویسی قرن بیستم و یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا قلمداد کرده اند، چنان که در سال 1955 موفق شد با نمایشنامۀ «گربه روی شیروانی داغ» برندۀ دومین جایزۀ بزرگ ادبی جهان بعد از نوبل یعنی جایزۀ پولیتزر شود. او از اواخر دهۀ چهل میلادی نمایشنامه هایش را عرضه کرد و شانس آن را داشت که در همان آغاز کار شناخته و مطرح شود. دلیل این موفقیت را در خود نمایشنامه ها می توان جست و جو کرد. ویلیامز در نخستین متن های نمایشی اش انسان هایی را به عنوان شخصیت های اصلی به دنیای تئاتر وارد کرد که بسیاری از نمایشنامه نویسان هم دوران او جرأتش را نداشتند، زیرا گمان می کردند تماشاگران آمریکایی که معمولاً از طبقۀ متوسط و حتی مرفه بودند، رغبتی به تماشای زندگی آن اشخاص نشان نخواهند داد. او با جسارت ها و ساختارشکنی هایی که در این عرصه از خود بروز داد موفق شد تا خون تازه ای را در رگ های تئاتر آمریکا تزریق کند و در بسیاری از موارد یک سر و گردن بالاتر از دیگران قرار گیرد. با توجه به علاقۀ وافری که از دیرباز به آثار وی داشته ام و با مطالعۀ اکثر نمایشنامه هایش، متوجه شدم که تنها اثر ترجمه نشدۀ او همین نمایشنامۀ حاضر می باشد که حال به هر دلیلی هنوز به فارسی برگردانده نشده است. چنین شد که بی درنگ تصمیم به ترجمه گرفتم. برادرم از خارج کشور متن را تهیه کرده فرستاد و کار آغاز شد. ویلیامز در این نمایشنامه ماجرای دو دختر جوان را روایت می کند که در آپارتمانی اجاره ای در شهر سنت لوئیس ایالت میزوری آمریکا زندگی می کنند. ماجرا در اواخر دهۀ سی میلادی اتفاق می افتد، ماجرایی که مض تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 1:08

امروز برای دیدن نمایش «دون ژوان» به کارگردانی صبا نساج پور به تالار هنر رفتم. حدود ده نفر در سالن انتظار برای ورود نشسته بودند و هنوز بیست دقیقه به شروع اجرا مانده بود. پسر و دختری پشت میز بلیط فروشی نمایش، جلوی در ورودی سالن تماشا نشسته بودند. جلو رفتم و درخواست بلیط کردم. کارت بانکی ام را آمادۀ کشیدن کرده بودم که گفتند ما دستگاه پز برای کارت کشیدن نداریم و یا باید اینترنتی خرید کرده باشید و در گوشی­تان فیش آن را نشان بدهید یا باید برای بلیط پول نقد پرداخت کنید. از طرفی سالهاست که پول نقد همراه خود نمی برم و از کارت بانکی استفاده می کنم. از طرف دیگر از آنجایی که خود نیز در سوی دیگر صحنه و مقابل تماشاگران به همین تئاتر مشغولم و گوشی های تماشاگران در هر اجرا دیوانه ام می کند، بنابراین هر گاه برای دیدن تئاتری می روم برای حفظ آرامش خودم و گروه اجرایی گوشی همراه نمی برم تا شبیه برخی تماشاگران بی ملاحظه نباشم، بنابراین حتی امکان این نبود که برای آنها مبلغ هشتاد هزار تومان بلیط را کارت به کارت کنم. نزدیک تالار هنر هم دستگاه خودپرداز نیست که بتوان با آن کارت به کارت کرد. به پسر گفتم شمارۀ کارتت را بده تا بعد از نمایش به محض اینکه به خانه رسیدم مبلغ بلیط را برایت کارت به کارت کنم. گفت باید از کارگردان بپرسم ببینم اجازه می دهد یا نه. به داخل سالن رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت که خانم کارگردان چنین اجازه ای نمی دهد، باید حتماً همین جا پول را پرداخت کنید. من به خاطر ساز و کارم و کارت های رسمی ملی و بین المللی شناسایی منتقدان تئاتر که دارم هر گاه در تهران به تماشای نمایشی می روم یکراست می روم به اتاق روابط عمومی تماشاخانۀ مزبور و بلا استثنا در هر سالنی که باشد، یکی نه و دو بلیط مخصوص خ تئاتر و سینما...ادامه مطلب
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 1:08

«ماهیت تئاتر»

تئاتر اگر نتواند درد مردم زمانۀ خود را بازگو کند، اطواری است بی معنا که فقط وقت و هزینۀ مردم را تلف می کند. تئاتر اگر نتواند در کنار لذت ها بازگوکنندۀ درد مردمان باشد، سیرکی بی محتوا بیشتر نخواهد بود که فقط ذهن ها را خرفت و چشم ها را نابینا می کند. تئاتر یعنی فریادی که از ژرفای ارواح دردمند بر می آید و ستون های استبداد را به لرزه می اندازد.

موضوعات مرتبط: یادداشت

تئاتر و سینما...
ما را در سایت تئاتر و سینما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfahan-theatero بازدید : 77 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 23:01